امروز : 29 ارديبهشت 1403

کتاب من کیستم، تو کیستی؟ ناشی از یک انگیزه ی اساسی است. این که موضوعات مهم روان شناسی را بتوانیم در بستر روابط زندگی روزمره را بشناسیم، و نگاهِ عمیق تری به آن ها پیدا کنیم. شاید ابتدا به نظر می رسد تجارب ما چندان ارزشی ندارد، یا این که توجه به آن ها ضرورتی ندارد. ولی کافی است دریابیم در همین زندگی روزمره مسائلی بنیادی وجود دارد که به تدریج به هویت ما شکل می دهد، و گاه باعث می شود ما در انبانی در تضادها و تعارض ها گم شویم، و نتوانیم تصورِ یکپارچه و منسجمی از خود پیدا کنیم. تجربه ی ما، مصدر همه ی بینش ها و بصیرت های ماست، مشروط بر این که با دقت و باریک بینی آن ها را مَد نظر قرار دهیم.

این کتاب را مرهونِ تجاربِ متنوع درمانی ام هستم. بارها با مراجعانی مواجه شده ام که با همین مسائل واردِ حادترین دوره ی زندگی خود شده اند، و با حالتی از سراسیمگی و سردرگمی احساس کرده اند قادر به حل آن ها نیستند. ولی با ادامه ی جلسات، و تصریح این مشکلات، و پیدا کردن فهم و درک مشخصی از نوع نگرش و موقعیت شان، راه حل هایی را ابتکار کرده اند که به رضایت آن ها کمک کرده است.

کتاب من کیستم، تو کیستی؟ به گونه ی موضوعی مسائلی را به طورِ مستقل مد نظر قرار می دهد که ابتدا به نظر می رسد ربط چندانی به هم ندارند، اما همین که خواننده تا حدی پیش می رود، و به مطالعه ی آن همت می گمارد، احساس می کند بین موضوعات مطرح شده همگرایی زیادی وجود دارد، و این نحوه ی تبیین، ذهن او را نسبت به تجاربِ خودش روشن تر می کند.

این کتاب ضمن آن که مسائل ارتباطی ما را مَد نظر قرار می دهد، تأکید می کند که روابط ما هم بر هویت مان تأثیر می گذارد، و هم از هویت مان تأثیر می پذیرد. البته بیانِ ساده و شفاف آن مانعِ درک پیچیدگی های مطرح شده در آن نیست. من کوشیده ام تا آن جا که در بضاعت ام است مسائل پیچیده را در قالب نثری ساده بیان کنم، تا هم برای خوانندگانی با مطالعات غیر تخصصی جالب باشد، و هم به کار آن ها بیاید.                                                       

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید