امروز : 15 ارديبهشت 1403

ایمان مقوله ای ژرف است که به هیچ وجه فقط جنبه ی تاریخی ندارد، بلکه چیزی است مربوط به امروز و آینده ی بشر. امروزه بسیاری نیز جویای ایمان هستند و می خواهند به واسطه ی ایمان، در این جهان پرآشوب برپا به ایستند، نهراسند، و آرامشی عمیق را تجربه کنند. با نگریستن به طیف متنوع مراجعان ام دریافته ام غالب آن ها جویای چیزی هستند فراتر از خودشان، نیرویی که بتواند آن ها را سرشار کند و در رویارویی با بحران ها نیرومندشان سازد. شاید امروز بیش از دیروز تمنای ایمان در قالبِ طلبِ آرامش، قرار و شجاعت وجود داشته باشد. در جهانی که انسان به شدت احساس تنهایی می کند، و نیز تنهایی اش را تقدیری محتوم می داند که قادر نیست بر آن  فقط در چارچوب روابط انسانی اش غلبه کند، ایمان خود جهانی است که باید بدان وارد شود. در عصر دلواپسی و اضطراب و ناامنی، در دنیایی به شدت متنوع و متحول شونده که انسان در معرض محرک های غیرقابل انتظار و گاه تکان دهنده ای است، ایمان ستونی است که می تواند بدان چنگ اندازد، و در جایی قرار یابد، و به تلاطمات دنیا بنگرد، بی آن که احساس کند خود وجودی متلاطم است. از این رو ایمان بیش از هر چیز به ما نگره ای را می بخشد که می توانیم خودمان باشیم و احساس نکنیم از قافله ی زندگی عقب مانده ایم.

سروده هاي مولوي مجموعه اي از حكمت و دانش ژرف پيرامون زندگي انسان و تشريح اصول و مراحلي در تعالي شخصيت اوست. در واقع هر روان شناس يا پژوهشگري در زمينه ي علوم اجتماعي يا فلسفه وقتي به اين سروده ها مي نگرد، با روايت ها و ابياتي مواجه مي شود كه ضمن داشتن صورتي زيبايي شناسي، داراي ماهيتي عميق و پرسش برانگيز در باره ي وجود انسان هستند. در اين واكاوي ها آن چه مشخص مي شود اين كه وجود انسان داراي پويايي و تحركي است كه ماهيت آن از فرش به عرش رفتن است. در حقيقت گوهر انديشه ي مولانا اين است كه آدمي وجودي به خود واگذار شده نيست؛ بلكه بار امانتي بر دوش اوست، و اين بار همانا تحقق تعالي شخصيت اش در راستاي معبود الهي است.