امروز : 29 ارديبهشت 1403

 

در ظاهر یک زندگی می تواند تجلی گر یکنواختی و ملال باشد. صبح که بر می خیزم کارِ معینی انجام می دهم، و تا پاسی از شب، اعمال ام فرقی با روزهای گذشته ندارند. اما زندگی نیز چون هر چیز دگر پوسته ای دارد، که غلاف یا غشای آن است. پیچیدگیِ زیستن به تن پوش اش نیست، بلکه به محتوای اش است. زیرا تنها تو می توانی گواه دهی امروز چون روز پیش نیست. درون یک زندگی ممکن است آکنده از تلاطم باشد، یا تنشی شیرین برای خلق کردن ها و گُستردن ها. وقتی در حال زیستنی، زندگی نیز در حال زیستن توست، و او نیز می تواند شهادت دهد آیا در او چیزی کاشته ای یا نه.

مسأله چگونه انجام دادن نیز هست. در چگونگی هاست که انضباط سخت تبدیل به انضباط نرم می شود، و برنامه ای آهنین، به جدولِ مایعی از حیات تغییر شکل می دهد. در هر مکانی که باشیم ما نیازمند انضباط هستیم، ولی انضباط انجام دادن سختِ کارها نیست، بلکه پذیرشِ نرم عمل است. انضباط نرم به علاقه ای بستگی دارد که تو به چیزی داری. در بَدو امر یک جهان کوچک بسته به اشتیاق ماست که شکل می گیرد.


وادار کردن خود به انجام کاری بخشی از آزادی ماست، اما سوای این جبر، خودِ آزادی است که ایجاب می کند به کارِ مورد علاقه ی خویش بپردازیم. تداوم داشتن حاصلِ برنامه داشتن نیست، بلکه ناشی از نرم عمل کردن است. هنگامی به نرمی عمل می کنی، آن قدر نیرو داری که در شرایطِ سخت تر خود را پیش بَری؛ ولی زمانی که به سختی عمل می کنی آماده ی می شوی که از خیرِ تداوم آن بگذری. انسان موجودی خسته نیست، بلکه فقط کسی است که تبحُری در خسته کردن خویش دارد.

هنر ما در بزرگ کردن کوچک ها نیست، یا در کوچک سازی بزرگ ها؛ هنر حقیقی مرهونِ دیدنِ چیزها در جای واقعی خودشان است. هر دیدنی ایجاب می کند، ابتدا خودش را ببیند. نباید فقط چیزها را دید، بلکه باید کاری کرد که دید هم خودش را ببیند.

انضباط هنگامی سخت می شود، سختی خودش را مُبدل به تکلیفی برای دیگران می کند. هنگامی شما به سختی باور دارید، ممکن است سختی را مبدل به معیاری برای سنجشِ کارِ دیگران کنید. انضباط سخت، هم شکلی از خودآزاری است، و هم دیگر آزاری.

ـ چرا این همه خسته ای؟
ـ چون ایده آلی دارم که توان ام را می گیرد؟
ـ ولی ایده آل برای خستگی نیست.
ـ برای من ایده آل مبدل به عذابی دایمی شده است.

به پیش که می نگریم، به راستی چیزی وجود ندارد. آینده واقعیت ندارد، زیرا چیزی است که فقط اکنون آن را می سازد. به آن سانی که گذشته هست، آینده نیست، فقط این امکان برای ما فراهم شده است که آینده سو باشیم، نه الزاماً آینده ای داشته باشیم. به ترتیبی که مرگ می تواند در لحظه ی بعد یک اتفاق باشد، آینده نیز یک اتفاق است، که ممکن است شکل یابد یا خیر. انضباط نرم معطوف به شکل پذیری زمان در لحظه ی اکنون است. تو تمام تلاش ات را برای علاقه ات بکن، تا از زیر بارِ زمان رهایی یابی.

13 مرداد 98

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید