امروز : 29 ارديبهشت 1403

مهارت آموزی(Learning Skill) نگره ای نو در روان شناسی است و مُبتنی بر این فرضیه ی بنیادین است که بسیاری از مشکلات زندگی انسان ها ناشی از فقدان مهارت ها است. در واقع انسان نه به واسطه ی آموزش غیررسمی و نه آموزش رسمی برای زندگی کردن تعلیم نمی بیند. این در حالی است که بخش اعظم آموزش صرف موضوعات انتزاعی و غیر کاربردی می شود. از این رو مهارت آموزی نگره ای دربرگیرنده ی پرورش یا تربیت نیز هست. از خلال چنین تربیتی انسان می تواند کامل تر شود و در شناخت شیوه های اصیل تر زندگی تبحر پیدا کند. به این معنا با فراگیری مهارت اساسی زندگی فرد برای به تحقق رساندن قابلیت های خویش و حصول رضایت در زندگی نیز تجهیز می شود:

هر که اين عشرت نخواهد خوشدلی بر وی تباه

وان که اين مجلس نجويد زندگی بر وی حرام       حافظ

 

 رویکرد مهارت آموزی نافی تعلیم موضوعات انتزاعی نیست، زیرا این موضوعات نیز به نوبه ی خود در شکوفایی و تحقق یک زندگی بهتر نیز یاری رسان انسان است، ولی فراگیری این موضوعات نباید به صرف نظر کردن از موضوعاتی کارکردی بی انجامد که در رابطه ی بی واسطه با زندگی است. زیرا اکتساب موضوعات انتزاعی انسان را از رسالت اصیل اش دور می کند:

صد هزاران فصل داند از علوم

جانِ خود را می نداند آن ظُلوم

داند او خاصیتِ هر جوهری

در بیانِ جوهرِخود چون خری           مولوی

 از همین رو است که ما اکنون با پیشرفت تک بعدی انسان ها مواجه هستیم. از این رو رویکرد مهارت آموزی به انسان به منزله ی وجود- در- جهان یا وجودی نسبت دار می نگرد. انسانی که در همه حال ملزم به ایجاد توازن میان خویش و چیزهاست. از این دیدگاه انسان وجودی تک بعدی نیست که بتوان با پیشرفت در یک وجه خاص، تعالی شخصی او را محقق کرد. انسان بیش از هر چیز موجودی چند بعدی است که تعالی او در توجه به همین ابعاد میسر می شود. در این باره آن چه از اهمیت بنیادین برخوردار است خود زندگی است نه چیز دیگر. انسان در توسل به مهارت ها است که می تواند زندگی باروری داشته باشد و توسعه ی فردی خویش را محقق سازد.

مهارت آموزی مبتنی بر آموزش ده مهارت اساسی زندگی به قرار ذیل است:

ابراز وجود

نه گفتن

خودآگاهی

مدیریت ارتباط

تصمیم گیری

مدیریت اضطراب

حل مسأله

تفکر انتقادی

تفکر خلاق

مدیریت خشم

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید