امروز : 29 ارديبهشت 1403

این کتابی است که در آن شاید چیزهایی بخوانید که در جای دیگری نخوانده اید، یا نشنیده اید. دغدغه ی من در نگارشِ آن پاسخگویی به مراجعان ام بوده است، کسانی که احساس می کنند خوبی می کنند، ولی بدی  می بینند، صادق اند، ولی دیگران با آن ها ناصادق اند، نمی خواهند کسی را رنج دهند، ولی دیگران مترصد رنج دادن آن ها هستند. این کتابی است در تشریح این امر که چرا من می پندارم خوب ام، ولی عصبی ام؛ چرا احساس می کنم همواره با دیگران سازگارم، ولی از آن ها ناسازگاری می بینم، و مدام حس می کنم مورد سوء استفاده شان قرار می گیرم و از این امر به شدت خشمگین می شوم، اما باز هم نمی توانم خشم ام را بیان کنم. به راستی نقصِ کار کجاست؟ چرا ما می اندیشیم که خیر دیگران را می خواهیم، ولی مدام شر آن ها را تجربه می کنیم، یا می خواهیم خوب باشیم، ولی به وسیله ی آن ها یا طرد می شویم، یا تنبیه می گردیم، یا بیشترین بار را بر دوش مان می گذارند.

این کتابی است در وصف یکی از بنیادی ترین احساس ها یعنی خشم. ولی من در آن کوشیده ام نسبتی بین تجربه ی خشم و تحمل برقرار کنم، و با نگرشی هرمنوتیک به تأویل متفاوتی از تحمل و رابطه ی آن با خشم بپردازم، و به این استنباط برسم که یکی از مؤلفه های اساسی و بنیادین مدیریت خشم، تحمل نیست، بلکه تحمل در شکل ناآگاهانه و خود به خودی اش نه تنها موجب اداره ی خشم نمی شود، بلکه به انفجار خشم و رفتار خشمگینانه منتهی می گردد، یا این که این خشم مبدل به خودخوری و آسیب زدن به خود شخص می گردد و تبدیل به نومیدی و افسردگی می گردد.

در کار با مراجعان دریافتم که برخی از آن ها نومید و افسرده اند، زیرا هیچ گاه نتوانسته اند احساس واقعی شان را ابراز کنند، یا این که نتوانسته اند تحمل نکنند، بلکه همواره جبری در تحملِ بی معنا آن ها را وادار کرده است که ناخوشایندترینِ رفتارها را از جانب دیگران تحمل کنند، و بدین واسطه همواره خواسته اند به وسیله ی آن ها تأیید شوند. این تأیید طلبی بی تردید خود آفتی است که در این کتاب به آن پرداخته ام، و بدین استنباط رسیده ام کسی که در طلبِ تأیید دیگران است، می خواهد بدین وسیله اثبات کند خوب است، و دارد از تصور بدی که نسبت به خود دارد، و مبین بی لیاقتی، ناشایستگی، و احساس بی ارزشی اش است  بگریزد، و        نمی داند یا نیاموخته است برای احراز خودبسندگی و شایستگی و ارزشمندی راه های بسیار مطلوب تری از تأیید طلبی وجود دارد.

به نظرم این کتاب در تشریحِ تحمل و تفاوتِ تحمل سازنده و غیر سازنده، و ارتباط آن با احساس خشم بسیار روشنگر است. مباحث ابتدایی آن معطوف به مدیریت خشم به منزله ی یک مهارت کلی است، ولی بتدریج و به گونه ای عمیق وارد مبحث تحمل می گردد، و تحمل را در نگره ای آسیب شناختی مورد توجه قرار می دهد. فکر می کنم خواندن آن برای همه ی کسانی که می خواهند نسبت به احساسات، نگرش ها و رفتارهای خود در این زمینه آگاهی یابند کتاب مؤثری است.

 رئوف آهوقلندری

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید