امروز : 29 ارديبهشت 1403

قرآن کریم کتاب مقدس ماست. نگرش به آیات قرآن كريم از اهمیت بسیاری برخوردار است. تاکنون قرآن کریم از  جنبه های علمی و معنوی مورد تفسیر قرار گرفته است، ولی نه تأویل روان شناختی. مقصود من از تفسیر روان شناختی قرآن توضیح و برجسته کردن پیام رهایی بخش آن در رابطه ی انسان با خودش، و انسان با انسان دیگر است. بی تردید در این نوع تفسیر ما همه ی آیات قرآن کریم را بازخوانی نمی کنیم، بلکه به آن دسته از آیات می پردازیم که ما را به تحقق این مقصود یاری می رساند. بی تردید همه ی آیات قرآن کریم مهم و با اهمیت هستند، ولی تأویل همه یآن ها در حد توانایی و دانش من نیست، و کسانی باید به تأویل آن ها اقدام کنند که از علم لازم برخوردار هستند.

اما چرا من دست به این کار خطیر زده ام...

 

 این چند دلیل مهم دارد:

نخست آن که من خودم نیاز داشته و دارم با قرآن رابطه ی وثیق تر و روشنگرانه تر داشته باشم. در حقیقت بازخوانی و باریک بینی در آیات قرآن به من یاری می کند بهتر زندگی کنم. این موضوعی است که من برایش اهمیت زیادی قائل هستم و اطمینان دارم به گونه ای که قرآن یاری رسان من هست، می تواند مددکننده ی دیگران نیز باشد.

دوم آن که در تجارب درمان گروهی و فردی متوجه شده ام که برخی از اشخاص یا با قرآن بیگانه اند، یا با آن سر ستیز دارند، بدون آن که آشنایی با آن داشته باشند. با این حال وقتی فرازهایی از آن را با زبانی روان شناختی  برای شان تفسیر می کنم با کمال شگفتی می پرسند: به راستی قرآن چنین چیزی را بازگو می کند؟ و هنگامی که به سوی قرآن می روند احساس می کنند نوری بر قلب شان تابیده می شود.

سوم آن که برخی از اشخاص هستند که قرآن كريم را به گونه ای طوطی وار خوانده اند بدون آن که به معنای آن توجه کنند. تفسیر روان شناختی قرآن كريم موجب می شود آن ها با دقت و باریک بینی بیشتری به قرآن بنگرند و خودشان را به منزله ی یک انسان در مرکز آن ببینند.

چهارم آن که برخی افراد می پندارند قرآن كريم صرفاً کتابی تاریخی است که مربوط به دوره ای از زندگی بشر بوده است و امروز چیزی برای گفتن به انسان ندارد. این اشخاص از طریق تفسیر روان شناختی قرآن در می یابند که قرآن کتابی امروزی است و دارد با آن ها سخن می گوید.

اصل اساسي در تفسير روان شناختي قرآن كريم كشف رابطه ي آيات آن با ساحت دروني اوست. از اين رو در اين تفسير نه به شأن نزول آيات توجه مي شود، نه به رابطه ي مكمل آيات با هم، و نه سنت يا تاريخ زندگي پيامبر مكرم اسلام يا اصحاب گرامي اش. هم چنين در اين تفسير ما به جنبه ي اخلاقي آيات مستقيماً توجهي نشان نمي دهيم، جز در مواردي كه ضرورتي روان شناختي مطرح شود. بسياري كسان تاكنون به تأويل علمي، فقهي، تاريخي و اخلاقي قرآن كريم پرداخته اند. اكنون با توجه به توسعه ي روان شناسي مدرن، و ضرورت پيوند قرآن كريم كه مهم ترين كتاب مقدس ماست و با زندگي فرهنگي و اجتماعي مان رابطه ي در هم تنيده اي دارد، و وجود بحران معنوي يا بحران معنا در زندگي رواني انسان، اين تلاشي با اهميت است. اكنون وقتي ما از منظري روان شناختي به قرآن مي نگريم باب نويني مي گشاييم در حل مشكلات روان شناختي و معنايي خودمان، و متوجه مي شويم كه آيات قرآن كريم وجودمان را مورد خطاب قرار مي دهد، و چقدر باريك بينانه به اين مهم نائل مي شود.

بي ترديد هنگامي كه ما مي خواهيم به چنين كاري دست بزنيم بايد رويكردي پديدارشناختي داشته باشيم و ذهن مان را به آن چه قرآن كريم مي خواهد بيان كند باز بگذاريم. در حقيقت با عزل نظر از فرضيه ها و برداشت هاي پيشين مان به آيات بنگريم تا آن ها خودشان را در آگاهي مان بازتاب دهند و جريان جديدي از تفكر شكل بگيرد. اين رويكردي است كه من به آن علاقه ي وافري دارم و از ق‍ِبَل آن احساس مي كنم دارم با قرآن كريم زندگي     مي كنم.

 

رئوف آهوقلندری

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید