امروز : 29 ارديبهشت 1403

این کتابی است که چگونگی نفوذ مرگ و نومیدی را در شخصیت یک انسان تبیین می کند. در واقع کتابی است که به ما می آموزد چگونه نومید می شویم، و زندگی مان را به مرگ می آراییم، چگونه فشارهای روانی را بر خود هموار می کنیم، و کردار، نگرش و احساس مان تحتِ تأثیر این فشارها به افول می گراید. این کتاب مرگ نیست، بلکه کتابِ زندگی است. راهنمای صادقانه ای است که به ما می آموزد چگونه با نومیدی مقابله کنیم، و از طریق تقویتِ مبارزه طلبی، و کسب بینش در مورد نومیدی های مان، امیدوار شویم. از این رو در سراسر کتاب ما با ایده های ره گشا، و نیز تحلیل هایی روبروییم که خودمان را به خویشتن مان می شناساند، و ریشه ها و بنیادهای نومیدی مان را می کاود.

 

 

قصد من از نگارش چنین کتابی تقویت مبارزه طلبی علیه نومیدی از طریق کسب بینشی سازنده است. اصولاً یکی از اساسی ترین واکنش های اشخاص به فشار روانی فقط واکنش نشان دادن بر مبنای عادت هاست، نه کسب بینش در موردِ ماهیت فشار روانی و بنیادهای نومیدی. باید اذعان کرد که چنین واکنش های عادت گونه ای باعث به قهقرا رفتن ظرفیت انسان در طول زمان، و تقویت فشارهای روانی می شود. ما بیش از هر چیز در مقابله با نیروهای افسرده کننده یا مرگ آمیز نیازمند آن هستیم بیآموزیم، کسب کنیم، بشناسیم و به کار بندیم. این کتاب به همین منظور نگاشته شده است، به گونه ای که با خوانشِ آن شخص به بینش جدیدی پیرامون نومیدی و فشار روانی می رسد، و از قِبَل چنین معرفتی، می تواند به مبارزه ای آگاهانه با فشارهای روانی بپردازد، و قدرت مرگ را کاهش دهد.
این کتاب جنبه ی درمانی مهمی دارد، و حاصل سال ها تجربه در امر درمان است. مباحثی که شخص در آن می یابد می تواند زمینه ساز بینشی برای کسب خلاقیت و کُنش در عرصه ی عمل و اقدام او شود؛ و بدین طریق موقعیت بهتری را برایش تدارک ببیند. این کتاب از طریق تبیین چگونه مُردن می خواهد چگونه زیستن را بیآموزد.

رئوف آهوقلندری

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید