اهالی اندیشه و ادب و پژوهشگران، داریوش شایگان را متفکری آزاد، فیلسوف و فرهنگپژوهی چندزبانه و نویسندهای بیپروا میدانند که دورههای مختلف فکری را در زندگی تجربه کرد. هم شعر سرود و هم عمیقاً به فلسفه، تصوف و ادیان شرقی پرداخت. واهمهای از دگرگونی و بازشناسی عقایدش نداشت. بسیاری معتقدند که شایگان بر اساس تجارب زیستی خود بیآنکه در قیدوبند چیزی باشد، میاندیشید و مینوشت و در تاملات و اندیشههایش در طول چند دهه از تقابل و تعارض میان تمدنهای کهن شرقی با فرهنگ مدرن غربی به آشتی میان آن دو رسید. آراء و اندیشههای او محل بحثهای دامنهدار است و موافقان و مخالفان بسیاری دربارهٔ او نوشتهاند.
در میان گفتمانهای روشنفکری ایران، داریوش شایگان را به استناد آرای او «فیلسوف فرهنگ» مینامند. شایگان همواره بحث «ایران فرهنگی» را در نظر داشته است: چه آنجا که در «هندوئیسم و تصوف» به قیاس ظرفیتها و امکانات ایران فرهنگی برای تأثیرگذاری بر فرهنگ و آیین هندو و عناصر بینافرهنگی میپردازد، (آنچه میتوان از آن به عنوان ایرانِ شرق یاد کرد) چه هنگامی که در «آسیا در برابر غرب» از هجوم دیگری و فرهنگی بیگانه و به ناچار نشانههای خطرآفرین برای ایران فرهنگی و هویت ایرانی سخن میگوید (آنچه میتوان از آن با تسامح ایرانِ اسلامی یاد کرد)، چه آنجا که در «نگاه شکسته» با طرح بحث اسکیزوفرنی فرهنگی به دوپارگی این فرهنگ و هویت اشاره میکند و بالاخره زمانی که در افسونزدگی جدید صحبت از تعدد هویتها و ادغام هویتها و فرهنگها در اثر روند جهانیشدن به میان میآورد (آنچه میتوان از آن با عنوان ایرانِ غرب یاد کرد).
دانلود کنید:
https://www.uplooder.net/files//Asar-va-Maghalat-Daryoosh-shayegan.pdf.html